شعر های باران خورده ....

ساخت وبلاگ
سلام و عرض ادب و احترامخدمت دوستان عزیز و گرامیبنا به روز بودن وب سایتاز صفحات دیگر هم دیدن بفرمایید با تشکر فراوان از حضورتانآیدی من در تلگرام شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 8:30

سلام و عرض ادب و احترامخدمت دوستان عزیز و گرامیبنا به روز بودن وب سایتاز صفحات دیگر هم دیدن بفرمایید با تشکر فراوان از حضورتانآیدی من در تلگرام شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 119 تاريخ : پنجشنبه 8 دی 1401 ساعت: 8:30

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آیدکه ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آیداز غم هجر مکن ناله و فریاد که دوشزده‌ام فالی و فریادرسی می‌آیدزآتش وادی ایمن نه منم خُرّم و بسموسی آنجا به امید قبسی می‌آیدهیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیستهرکس آنجا به طریق هوسی می‌آیدکس ندانست که منزلگه معشوق کجاستاین قدر هست که بانگ جرسی می‌آیدجرعه‌ای دِه که به میخانهٔ ارباب کرمهر حریفی ز پی ملتمسی می‌آیددوست را گر سر پرسیدن بیمار غم استگو بر آن خوش که هنوزش نفسی می‌آیدخبر بلبل این باغ بپرسید که منناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آیدیار دارد سر صید دل حافظ یارانشاهبازی به شکار مگسی می‌آید-((حافظ))- شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 158 تاريخ : يکشنبه 4 دی 1401 ساعت: 6:15

چرا رخ دلم از خون دیده می‌شوییبه جان رسید دل من ز جورت ای دلبرتو تا به کی کنی این سرکشی و بدخوییمرا ز درد غمت جوی خون رود از چشمبگو که از من خسته‌جگر چه می‌جوییبیا به چشمه چشمم نشین که هر ساعتتو در سراب دو چشمم چو سرو می‌پوییدلا تو تا به کی آخر ز تاب چوگانشبه سر دوان شده و بی‌قرار چون گوییرقیب گفت برو ترک عشق دوست بکنرقیب بیهده‌گو را بگو چه می‌گوییمرا سریست فدای ره وفا کردمنگار من تو چرا این چنین جفاجویی-((جهان ملک خاتون))- شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 188 تاريخ : يکشنبه 4 دی 1401 ساعت: 6:15

مائیم و سر کوی تو جانا و گداییزان روی که درد دل ما را تو دواییجانی و جهان ای بت منظور خدا رازین بیش مکن از من دلخسته جداییبا این همه خوبی و لطافت که تو داریعیبت همه اینست که بی مهر و وفاییهرچند که از شدّت ایام زبونمباشد که به فریاد رسد لطف خداییهرچند تو را وعده کج هست نگاراباشد که چو سرو از در ما راست درآییآخر تو بدین قامت و بالای صنوبرتا چند دل از خلق جهانی برباییحدّیست جفا را و ز حد رفت خدا رابر جان من خسته جفا چند نمایی-((جهان ملک خاتون))- شعر های باران خورده .......
ما را در سایت شعر های باران خورده .... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : am-bibakd بازدید : 128 تاريخ : يکشنبه 4 دی 1401 ساعت: 6:15

خبرنامه